محرم

ساخت وبلاگ
محرم آمد و سازی دگر کن

تو شعر عشق را از نو ز بر کن

لباس عاشقی بر تن بپوشید

چو یاران حسین با هم خروشید

همه زنجیرها بر شانه دارید

میان عاشقان هم خانه دارید

حسین آمد بگوید حق چنین است

ولایت بر زمین از مومنین است

امامان رهبران این جهان اند

عدالت پیشگان اندر زمان اند

که کاخ ظلم را ویرانه کردند

حکایت از دل دیوانه کردند

حسین آمد بگوید مرد باشید

نه چونان ظالمان نامرد باشید

همه تسلیم درگاه خداشید

علی گونه به راهش هم فداشید

چو کوفه بیعت حق را شکستند

دو دست مسلم پیک را ببستند

ز روی بام او را پرت کردند

برای کشتنش هم شرط کردند

امام آمد به سوی نینوا رفت

به سوی سرزمین کربلا رفت

خدایا من امام شیعیانم

ز نسل پاک آن پیغمبرانم

که آمد تا که حق را باز گیرد

ولایت را ز نسل آز گیرد

هم اکنون در میان قتلگاهم

که از سوی خدا هم در پناهم

چو تاسوعا و عاشورا به پا شد

تمام بانگ لشکر مصطفی(ع) شد

به راه حق همه شمشیر گیریم

میان قتلگاه با هم بمیریم

علی اکبر و اصغر هم شهیدند

ز آن کافر دلان مردی ندیدند

عمو عباس سالار حسین است

 ز نسل پاک آن ام البنین است

پسر عمم که قاسم نام دارد

چو شیران اختیار تام دارد

درون جنگ چون ببری خروشید

همان سان که رگ مردی بجوشید

منم قاسم عمویم هم حسین است

برای مسلمین نور دو عین است

لب تشنه سرش را دار کردند

به پای دخترش هم خار کردند

به سوی شام آنان را ببردند

از آن ملعون صفت سیلی بخوردند

زبانش را که زینب باز کرده است

تمام شامیان را خار کرده است....

منم زینب که خونخواه حسینم

امانت دار آن نور دو عینم

عدالت را شما بر دار کردید

در این وادی مرا غمخوار کردید.....

سرش بر نیزه قرآن را که میخواند

ز سنگها بر سرش زخمها همی ماند

برای خود که لعنت را خریدید

جواب ظلم خود را هم بدیدید

محرم یادوار آن حسین(ع) است

برای مسلمین نور دو عین است

به طبل و سنج تو شوری به پا کن

تمام عاشقان را هم صدا کن

برای پاکی اش تو گریه ها کن

خدا را زان میانه تو صدا کن

درون سینه ام من درد دارم

امامی چون حسین(ع) مرد دارم.


برچسب‌ها: محرم, شهادت, طبل و سنج
+ نوشته شده در  دوشنبه سوم مهر ۱۳۹۶ساعت 0:5  توسط مارال  | 
عشق2...
ما را در سایت عشق2 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golehyakh1 بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1396 ساعت: 16:37